• 1399/06/17 - 09:41
  • تعداد بازدید : 389
  • زمان مطالعه : 14 دقیقه
امر به معروف و نهی از منکر

فلسفه امر به معروف و نهی از منکر از منظر آیات و روایات

خداوند متعال در سوره آل عمران آیه 104 می فرماید: «  ولْتكن مّنكمْ أمّةٌ یدْعون إلى الْخیْر ویأْمرون بالْمعْروف وینْهوْن عن الْمنكر وأوْلـئك هم الْمفْلحون ».

(باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند اینان رستگارانند).

آیة الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می نویسد: در این آیه اشاره به مسئله “امر به معروف “ و “نهى از منكر” شده كه در حقیقت یك پوشش اجتماعى براى محافظت جمعیت است ، زیرا اگر مسئله امر به معروف و نهى از منكر در میان نباشد عوامل مختلفى كه دشمن بقاى “وحدت اجتماعى “ هستند، همچون موریانه از درون ، ریشه هاى اجتماع را مى خورند، و آن را از هم متلاشى مى سازند، بنابراین حفظ وحدت اجتماعى بدون نظارت عمومى ممكن نیست !. در آیه فوق دستور داده شده كه همواره در میان مسلمانان باید امتى باشند كه این دو وظیفه بزرگ اجتماعى را انجام دهند: مردم را به نیكى ها دعوت كنند، و از بدیها باز دارند.(و لتكن منكم امة یدعون الى الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنكر). “امت “ در اصل از ماده “ام “ به معنى هر چیزى است كه اشیاء دیگرى به آن ضمیمه گردد و به همین جهت “امت “ به جماعتى كه جنبه وحدتى در میان آنها باشد گفته مى شود خواه وحدت از نظر زمان یا از نظر مكان و یا از نظر هدف و مرام باشد، بنابراین به اشخاص متفرق و پراكنده “امت “ گفته نمى شود. و در پایان آیه تصریح مى كند كه فلاح و رستگارى تنها از این راه ممكن است . (و اولئك هم المفلحون ).

 سؤ ال : در اینجا این سؤ ال پیش مى آید كه ظاهر “منكم امة “ این است كه این امت بعضى از جمعیت مسلمانان را تشكیل مى دهد، نه همه آنها را، و به این ترتیب وظیفه امر به معروف و نهى از منكر جنبه عمومى نخواهد داشت ، بلكه وظیفه طایفه خاصى است ، اگر چه انتخاب و تربیت این جمعیت ، وظیفه همه مردم است ، و به عبارت دیگر این دو وظیفه واجب كفائى است نه عینى ، با اینكه از دیگر آیات قرآن بر مى آید كه این دو وظیفه جنبه عمومى دارد، و به عبارت دیگر واجب عینى است نه واجب كفائى ، مثلا در چند آیه بعد از این آیه مى خوانیم : « كنتم خیر امة اخرجت للناس تاءمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر»؛ ( شما بهترین امتى بودید كه به سود مردم مبعوث شدید، چه اینكه امر به معروف و نهى از منكر مى كنید) و در سوره “والعصر” مى فرماید: “همه مردم در زیانند جز آنان كه ایمان و عمل صالح دارند و دعوت به حق و توصیه به صبر و استقامت مى كنند” طبق این آیات و مانند آنها این دو وظیفه اختصاص به دسته معینى ندارد.

 پاسخ: دقت در مجموع این آیات پاسخ سؤ ال را روشن مى سازد، زیرا چنین استفاده مى شود كه “امر به معروف و نهى از منكر” دو مرحله دارد: یكى “مرحله فردى “ كه هر كس ‍ موظف است به تنهائى ناظر اعمال دیگران باشد، و دیگرى “مرحله دسته جمعى “ كه امتى مؤ ظفند براى پایان دادن به نابسامانیهاى اجتماع دست به دست هم بدهند و با یكدیگر تشریك مساعى كنند. قسمت اول وظیفه عموم مردم است ، و چون جنبه فردى دارد طبعا شعاع آن محدود بتوانایى فرد است ، اما قسمت دوم شكل واجب كفائى به خود مى گیرد و چون جنبه دسته جمعى دارد و شعاع قدرت آن وسیع و طبعا از شئون حكومت اسلامى محسوب مى شود. این دو شكل از مبارزه با فساد و دعوت به سوى حق ، از شاهكارهاى قوانین اسلامى محسوب مى گردد، و مساءله تقسیم كار را در سازمان حكومت اسلامى و لزوم تشكیل یك گروه نظارت بر وضع اجتماعى و سازمانهاى حكومت مشخص مى سازد.

سابق بر این در ممالك اسلامى (و امروز در پاره اى از كشورهاى اسلامى ، مانند حجاز ) با الهام از آیه فوق تشكیلاتى مخصوص مبارزه با فساد و دعوت به انجام مسئولیتهاى اجتماعى به نام اداره 'حسبه' و ماءموران آن به نام “محتسب “ و یا آمرین به معروف وجود داشته است كه مأمور بودند با همكارى یكدیگر با هر گونه فساد و زشتكارى در میان مردم ، و یا هر گونه ظلم و فساد در دستگاه حكومت مبارزه كنند، و هم چنین مردم را به كارهاى نیك و پسندیده تشویق نمایند. بنابراین وجود این جمعیت با آن قدرت وسیع ، هیچ گونه منافاتى با عمومى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منكر در شعاع فرد و با قدرت محدود ندارد. از آنجا كه این بحث از مباحث مهم قرآن مجید است ، و در آیات فراوانى به آن اشاره شده ، لازم است نكاتى را در اینجا یادآور شویم :

1 - “معروف “ و “منكر” چیست ؟ “معروف “ در لغت به معنى شناخته شده (از ماده عرف ) و “منكر” به معنى “ناشناس “ (از ماده انكار) است . و به این ترتیب كارهاى نیك ، امورى شناخته شده ، و كارهاى زشت و ناپسند، امورى ناشناس معرفى شده اند. چه اینكه فطرت پاك انسانى با دسته اول آشنا و با دوم ناآشنا است !

2 - آیا امر به معروف و نهی از منکریك وظیفه عقلى است یا تعبدى ؟ جمعى از دانشمندان اسلامى معتقدند كه وجوب این دو وظیفه تنها با دلیل نقلى ثابت شده ، و عقل فرمان نمى دهد كه انسان دیگرى را از كار بدى كه زیانش تنها متوجه خود او است باز دارد. ولى با توجه به پیوندهاى اجتماعى و اینكه هیچ كار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصى محدود نمى شود، بلكه هر چه باشد همانند آتشى ممكن است به نقاط دیگر سرایت كند، عقلى بودن این دو وظیفه مشخص مى شود. به عبارت دیگر: در اجتماع چیزى به عنوان ضرر فردى وجود ندارد، و هر زیان فردى امكان این را دارد كه به صورت یك زیان اجتماعى در آید، و به همین دلیل منطق و عقل به افراد اجتماع اجازه مى دهد كه در پاك نگه داشتن محیط زیست خود از هر گونه تلاش و كوششى خوددارى نكنند. اتفاقا در بعضى از احادیث به این موضوع اشاره شده است . از پیغمبر اكرم صلى اللّه علیه و آله چنین نقل شده كه فرمود: “یك فرد گنهكار، در میان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود، و به هنگامى كه در وسط دریا قرار گیرد تبرى برداشته و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض كنند، در جواب بگوید من در سهم خود تصرف مى كنم !، اگر دیگران او را از این عمل خطرناك باز ندارند، طولى نمى كشد كه آب دریا به داخل كشتى نفوذ كرده و یكباره همگى در دریا غرق مى شوند”. پیامبر صلى اللّه علیه و آله با این مثال جالب منطقى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منكر را مجسم ساخته ، و حق نظارت فرد بر اجتماع را یك حق طبیعى كه ناشى از پیوند سرنوشتهاست ، مى داند.

 3 - اهمیت امر به معروف و نهى از منكر: علاوه بر آیات فراوان قرآن مجید احادیث زیادى در منابع معتبر اسلامى نیز درباره اهمیت این دو وظیفه بزرگ اجتماعى وارد شده است كه در آنها به خطرات و عواقب شومى كه بر اثر ترك این دو وظیفه در جامعه بوجود مى آید اشاره گردیده ، به عنوان نمونه :

1/3 - امام باقر (علیه السلام ) مى فرماید: « ان الامر بالمعروف و النهى عن المنكر فریضة عظیمة بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المكاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر»؛ ( امر به معروف و نهى از منكر دو فریضه بزرگ الهى است كه بقیه فرائض با آنها برپا مى شوند، و بوسیله این دو، راهها امن مى گردد، و كسب و كار مردم حلال مى شود، حقوق افراد تاءمین مى گردد، و در سایه آن زمینها آباد، و از دشمنان انتقام گرفته مى شود، و در پرتو آن همه كارها روبراه مى گردد). <145>

 2/3 - پیغمبر اكرم مى فرماید: « من امر بالمعروف و نهى عن المنكر فهو خلیفة الله فى ارضه و خلیفة رسول الله و خلیفة كتابه» ؛ (كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند جانشین خداوند در زمین ، و جانشین پیامبر و كتاب او است) ). <146> از این حدیث بخوبى استفاده مى شود كه این فریضه بزرگ قبل از هر چیز یك برنامه الهى است و بعثت پیامبران و نزول كتب آسمانى همه جزء این برنامه است .

 3/3 - مردى خدمت پیامبر (ص)آمد - در حالى كه حضرت بر فراز منبر نشسته بود پرسید: من خیر الناس ؛ از همه مردم بهتر كیست ؟ پیامبر فرمود: « آمرهم بالمعروف و انهاهم عن المنكر و اتقاهم لله و ارضاهم » ؛ (آن كس كه از همه بیشتر امر به معروف و نهى از منكر كند و آن كس كه از همه پرهیزگارتر باشد و در راه خشنودى خدا از همه بیشتر گام بردارد). <147>

 4/3 - در حدیث دیگرى از پیامبر اكرم صلى اللّه علیه و آله نقل شده كه فرمود: « باید امر به معروف و نهى از منكر كنید و گرنه خداوند ستمگرى را بر شما مسلط مى كند كه نه به پیران احترام مى گذارد، و نه به خردسالان رحم مى كند، نیكان و صالحان شما دعا مى كنند ولى مستجاب نمى شود و از خداوند یارى مى طلبند اما خدا به آنها كمك نمى كند و حتى توبه مى كنند و خدا از گناهانشان در نمى گذرد» . <148>

 اینها همه واكنش طبیعى اعمال جمعیتى است كه این وظیفه بزرگ اجتماعى را تعطیل كنند زیرا بدون نظارت عمومى ، جریان امور از دست نیكان خارج مى شود، و بدان میدان اجتماع را تسخیر مى كنند، و اینكه در حدیث فوق مى فرماید حتى توبه آنها قبول نمى شود به خاطر آن است كه توبه با ادامه سكوت آنها در برابر مفاسد مفهوم صحیحى ندارد مگر اینكه در برنامه خود تجدید نظر كنند.

 5/3 - على (علیه السلام ) مى فرماید:« و ما اعمال البر كلها و الجهاد فى سبیل الله عند الامر بالمعروف و النهى عن المنكر الا كنفثة فى بحر لجى» ؛( تمام كارهاى نیك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور!) <149>

 این همه تاءكیدات به خاطر آن است كه این دو وظیفه بزرگ در حقیقت ضامن اجراى بقیه وظائف فردى و اجتماعى است ، و در حكم روح و جان آنها محسوب مى شود، و با تعطیل آنها تمام احكام و اصول اخلاقى ارزش خود را از دست خواهد داد.

 4 - آیا امر به معروف و نهی از منکر موجب سلب آزادى است ؟ در پاسخ این سؤ ال باید گفت با اینكه به طور مسلم زندگانى دسته جمعى براى افراد بشر فوائد و بركات فراوانى دارد و حتى این نوع مزایا انسان را وادار به زندگانى اجتماعى كرده است ، ولى در مقابل آن محدودیتهائى نیز براى او ببار مى آورد، و چون در برابر فوائد بی شمار زندگى دسته جمعى ضرر این نوع محدودیت ها جزئى و ناچیز است لذا بشر از روز اول تن به زندگى اجتماعى داده و محدودیت ها را پذیرفته است ، و از آنجا كه در زندگى اجتماعى سرنوشت افراد بهم مربوط است ، و به اصطلاح افراد اجتماع در سرنوشت یكدیگر اثر دارند حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعى و خاصیت زندگى دسته جمعى است ، چنانچه این مطلب به طرز جالبى در حدیثى كه سابقا از پیامبر اكرم صلى اللّه علیه و آله نقل كردیم آمده است . بنابراین انجام این فریضه نه تنها با آزادیهاى فردى مخالف نیست ، بلكه وظیفه اى است كه افراد در مقابل یكدیگر دارند.

 5 - آیا امر به معروف و نهی از منکر تولید هرج و مرج نمى كند؟ سؤ ال دیگرى كه در اینجا مطرح مى شود این است كه : هر گاه بنا شود كه همه مردم در وضع اجتماع دخالت كرده و بر اعمال یكدیگر نظارت كنند، تولید هرج و مرج و برخوردهاى مختلف در جامعه مى گردد، و با مساءله تقسیم وظائف و مسئولیتها در اجتماع مخالف است . در پاسخ این سؤ ال باید گفت : از بحثهاى گذشته این حقیقت روشن شد كه امر به معروف و نهى از منكر داراى دو مرحله است ، مرحله نخست كه جنبه عمومى دارد، شعاع آن محدود است ، و از تذكر و اندرز دادن و اعتراض و انتقاد نمودن و مانند آن تجاوز نمى كند، مسلما یك اجتماع زنده باید تمام نفراتش در برابر مفاسد داراى چنین مسئولیتى باشند. ولى مرحله دوم كه مخصوص جمعیت معینى است و از شؤ ون حكومت اسلامى محسوب مى شود، قدرت بسیار وسیعى دارد، به این معنى كه اگر نیاز به شدت عمل و حتى قصاص و اجراى حدود باشد این جمعیت اختیار دارند كه زیر نظر حاكم شرع و متصدیان حكومت اسلامى انجام وظیفه كنند. بنابراین با توجه به مراحل مختلف امر به معروف و نهى از منكر، و حدود و مقررات هر یك ، نه تنها هرج و مرجى در اجتماع تولید نمى شود، بلكه اجتماع از صورت یك جامعه مرده و فاقد تحرك بیرون آمده به یك جامعه زنده تبدیل مى گردد.

6 - امر به معروف و نهی از منکر از خشونت جدا است ؟ در پایان این بحث تذكر این نكته نیز لازم است كه باید در انجام این فریضه الهى و دعوت به سوى حق و مبارزه با فساد، دلسوزى و حسن نیت و پاكى هدف را فراموش نكرد، و جز در موارد ضرورت از راههاى مسالمت آمیز وارد شد، نباید انجام این وظیفه را مساوى با خشونت گرفت . ولى متاءسفانه بعضى افراد به هنگام انجام این وظیفه ، در غیر مورد ضرورت ، از راه خشونت آمیز وارد مى شوند، و گاهى متوسل به الفاظ زشت و زننده مى گردند، و لذا مى بینیم این نوع امر به معروف ها نه تنها اثر خوبى از خود نمى گذارد، بلكه گاهى نتیجه معكوس هم مى دهد، در حالى كه روش پیامبر صلى اللّه علیه و آله و سیره ائمه هدى (علیهم السلام ) نشان مى دهد كه آنها به هنگام اجراى این دو وظیفه آنها را با نهایت لطف و محبت مى آمیختند، و به همین دلیل سرسخت ترین افراد به زودى در برابر آنها تسلیم مى شدند.

در تفسیر “المنار” در ذیل آیه چنین مى خوانیم : جوانى به خدمت پیامبر آمد و عرض كرد: اى پیامبر خدا آیا به من اجازه مى دهى زنا كنم ؟! با گفتن این سخن فریاد مردم بلند شد و از گوشه و كنار به او اعتراض كردند، ولى پیامبر با خونسردى و ملایمت فرمود: نزدیك بیا، جوان نزدیك آمد، و در برابر پیامبر نشست ، حضرت با محبت از او پرسید آیا دوست دارى با مادر تو چنین كنند؟ گفت : نه فدایت شوم ، فرمود: همینطور مردم راضى نیستند با مادرانشان چنین شود، آیا دوست دارى با دختر تو چنین كنند؟ گفت نه فدایت شوم ، فرمود: همینطور مردم درباره دخترانشان راضى نیستند، بگو ببینم آیا براى خواهرت مى پسندى ؟! جوان مجددا انكار كرد (و از سؤ ال خود به كلى پشیمان شد) . پیامبر سپس دست بر سینه او گذاشت و در حق او دعا كرد و فرمود: « خدایا قلب او را پاك گردان و گناه او را ببخش و دامان او را از آلودگى به بى عفتى نگاه دار». از آن به بعد منفورترین كار در نزد این جوان زنا بود!... این بود نتیجه ملایمت و محبت در نهى از منكر.

پاورقی :

145-وسائل کتاب امر به معروف و نهی از منکر باب 1 حدیث 6 صفحه 395 جلد 11.
146-مجمع البیان در تفسیر آیه فوق.

147-مجمع البیان در ذیل تفسیر آیه.

148-مجمع البیان ذیل آیه.

149-نهج البلاغه کلمات قصار شماره 374.

تهیه و تنظیم: ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر اداره کل دامپزشکی گیلان، مطهری فرد

 

  • گروه خبری : اخبار فرهنگی
  • کد خبر : 255388
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

لینک کوتاه